تلاش چین برای گذار انرژی و مقابله با تغییر اقلیم در مسیر «کربن دوگانه»

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز[1]؛ چین هنوز بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای جهان است و اکنون تقریباً یک سوم کل انتشار جهانی به چین تعلق دارد. این کشور هنوز به زغالسنگ به عنوان منبع اصلی انرژی خود وابسته است. انتشار سرانه به ازای تولید ناخالص داخلی (GDP) هنوز به حدی که در پاریس قول داده شده بود کاهش نیافته است. تعهدات کنونی آن، مسیر رسیدن به کربنخنثی تا سال ۲۰۶۰، که به عنوان هدف بلندمدت مطرح کرده، را مشخص نمیکند. تعهد جدید شی جینپینگ، رهبر چین، برای کاهش انتشار گازها بسیار کمتر از ۲۰ درصد کاهش مورد نیاز است تا چین با هدف اصلی توافق پاریس، یعنی محدود کردن افزایش دمای جهانی نسبت به سال ۱۸۵۰ به کمتر از ۲ درجه سانتیگراد، همراستا شود.
با این حال، این تعهد زمینه واقعی این حقایق سخت را تغییر میدهد. وقتی برنامه سیاست صنعتی «ساخت چین ۲۰۲۵» در سال ۲۰۱۵ اجرا شد، هیچکس پیشبینی نمیکرد که هدف چین برای تسلط بر صنایع پیشرفته تا چه حد به فرآیند اقلیمی مندرج در توافق پاریس کمک خواهد کرد. اکنون چین ۶۰ تا ۸۰ درصد پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی، خودروهای برقی و باتریهای لیتیومی جهان را تأمین میکند.
در سال ۲۰۲۴، بخش فناوری سبز که یکی از صنایع مورد توجه برنامه «ساخت چین» بود، ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی چین را تشکیل داد و از سوی دیگر باعث رشد ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی شد و توانست از بخش املاک که قبلاً محرک اصلی و حالا روز به روز با مشکلات بیشتری روبهرو بود پیشی بگیرد. این بخش به عنوان یکی از ستونهای شناخته شده مأموریت شی برای رسیدن به «مدرنسازی سوسیالیستی» تا سال ۲۰۳۵ و «احیای ملت چین» تا میانه قرن محسوب میشود.
مزایای این روند فراتر از کاهش انتشار گازها است. چین تنها یک چهارم نفت مصرفی خود را تولید میکند که این مسأله برای کشوری که به خودکفایی اهمیت میدهد، نگرانی همیشگی است. نگرانیها درباره ثبات مناطق تأمینکننده نفت، همراه با نگرانی درباره مسیرهای حمل و نقل آن، تشدید شده است. چین مدتها از احتمال مسدود شدن منابع خود توسط آمریکا در یک درگیری بالقوه بر سر تایوان بیم داشته است؛ رقابت کنونی با دولت ترامپ نیز این نگرانی را افزایش داده است. فناوریهای سبز، به ویژه خودروهای برقی، راهی برای کاهش وابستگی کشور به منابع خارجی فراهم میکند.
همچنین این فناوریها به چین کمک میکند که جذابیت خود را برای کشورهایی که در حاشیه رقابت غولها قرار دارند افزایش دهد. چین پس از سال ۲۰۱۹ برنامه جهانی زیرساخت «یک کمربند، یک راه» را کاهش داد، بخشی به دلیل همهگیری کووید-۱۹ و بخشی به دلیل بدهی بیش از حد که خود تشویق کرده بود. اکنون پروژه با تمرکز جدید بر انرژی سبز دوباره فعال شده است. صادرات بخش خصوصی پنلهای خورشیدی طی چند سال گذشته انفجاری داشته و اثرات بزرگی در کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و پاکستان ایجاد کرده است.
طرحهای حذف ذغالسنگ
مجموع کل انتشار دیاکسیدکربن چین در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۰ تا ۱۱ گیگاتن است، که سهم غالب آن از زغالسنگ است. این نمودار نشان میدهد که هر چند چین در انرژیهای تجدیدپذیر پیشرفت کرده، هنوز وابستگی شدید به سوختهای فسیلی، بهویژه زغالسنگ دارد.
با این حال، مسئول بودن مستلزم تمایل به اتخاذ تصمیمات دشوار و اجرای آنهاست. در سال ۲۰۲۱، آقای شی متعهد شد که «هرگونه افزایش مصرف زغالسنگ را بهطور جدی محدود کند». اما خاموشیهای شدید برق در همان سال، دیدگاه همیشگی چین را تقویت کرد که زغالسنگ تقریباً مترادف با امنیت انرژی است. بنابراین، چین به ساخت نیروگاههای زغالسنگی ادامه داد. در سال ۲۰۲۴، این کشور ساخت ظرفیت ۱۰۰ گیگاوات نیروگاه زغالسنگی جدید را آغاز کرد، که تقریباً معادل مجموع ظرفیت تولید برق بریتانیا پس از زغالسنگ شامل نیروگاههای گازی، هستهای و تجدیدپذیر است.
طرحهای حذف تدریجی زغالسنگ با مقاومت اپراتورهای نیروگاه و دولتهای محلی مواجه خواهد شد. برای مقابله با این مسئله، نه تنها تلاش سیاسی لازم است، بلکه تعهد به بهبود سیستم گسترده برق نیز ضروری است تا بهتر بتواند با انرژیهای تجدیدپذیر کنار بیاید. این امر نیازمند سرمایهگذاریهای بسیار بزرگ، برنامهریزی دقیق مقرراتی و سطوحی از انعطافپذیری مبتنی بر بازار است که سیستم تاریخی مبتنی بر کنترل شدید، احتمالاً با آن مقاومت خواهد کرد.
چالش بزرگ دوم، هماهنگ نگه داشتن رشد اقتصادی و گذار انرژی است. بخش فناوریهای سبز چین با مازاد عرضه مواجه است و کاهش ظرفیت موجود که در حال رخ دادن است میتواند بسیار سخت و دردناک باشد. اگر ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر به اندازه تقاضای صنایع پرمصرف انرژی، مانند هوش مصنوعی، افزایش نیابد، دولت ممکن است به استفاده از سوختهای فسیلی بازگردد. کند شدن کلی اقتصاد ممکن است دولت را به افزایش سرمایهگذاری در صنایع پرکربن مانند سیمان و فولاد برای ایجاد اشتغال و درآمد مالیاتی ترغیب کند.
در نهایت، ژئوپلیتیک مطرح است. موقعیت غالب چین باعث تشدید حمایتگرایی در دیگر کشورها، چه توسعهیافته و چه در حال توسعه، شده است. تمایل آشکار چین به استفاده از تسلط استراتژیک خود بر مواد معدنی حیاتی در جنگ تجاری با آمریکا نگرانیها را افزایش میدهد. اگر کاهش کربن مستلزم تکیه بر کشوری مانند چین باشد که چنین اقداماتی انجام میدهد، هزینه سیاسی آن افزایش مییابد حتی اگر هزینه اقتصادی آن کاهش یابد.
کسب و حفظ موقعیت بهعنوان رهبر جهانی در زمینه تغییرات اقلیمی آسان نخواهد بود. اما اگر چین این فرصت را غنیمت بشمارد، میتواند نقش مهمی در کاهش آسیبهای تغییرات اقلیمی به مردم در سراسر جهان ایفا کند و ژئوپلیتیک را به نفع خود، حتی به شکل کمتر ایدئولوژیک، بازتنظیم کند.
تولید برق چین از انرژی تجدیدپذیر
طبق دادههای جدید اداره ملی انرژی چین (NEA)، ظرفیت جدید نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۴، معادل ۸۶ درصد از کل ظرفیت جدید نصبشده تولید برق چین بوده است و ظرفیت تجمعی نصب شده انرژیهای تجدیدپذیر در مجموع به رکورد ۵۶ درصد از کل ظرفیت نصب شده کشور رسیده است.
دادههای NEA نشان میدهد که بخش انرژیهای تجدیدپذیر چین در سال ۲۰۲۴ معادل ۳۷۳ میلیون کیلووات ظرفیت جدید اضافه کرده که نسبت به سال قبل ۲۳ درصد رشد داشته است. سهم نیروگاههای آبی ۱۳/۷۸ میلیون کیلووات و سهم انرژی بادی ۷۹/۸۲ میلیون کیلووات بوده، در حالی که انرژی خورشیدی و زیستتوده (بیومس) به ترتیب ۲۷۸ میلیون کیلووات و ۱/۸۵ میلیون کیلووات افزایش داشتهاند.
تا پایان سال ۲۰۲۴، ظرفیت تجمعی نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر چین به ۱/۸۹۹ میلیارد کیلووات رسید که نسبت به سال قبل ۲۵ درصد رشد نشان میدهد. از این رقم، ۴۳۶ میلیون کیلووات مربوط به برق آبی، ۵۲۱ میلیون کیلووات مربوط به برق بادی، ۸۸۷ میلیون کیلووات مربوط به خورشیدی و ۴۶ میلیون کیلووات مربوط به زیستتوده بوده است.
سال گذشته دومین سال پیاپی بود که ظرفیت تجمعی انرژیهای تجدیدپذیر در چین از ۵۰ درصد کل ظرفیت نصب شده کشور فراتر رفت. تا پایان سال ۲۰۲۳، برای نخستین بار در تاریخ، ظرفیت تولید برق از تجدیدپذیرها در چین از نصف کل ظرفیت نصبشده کشور عبور کرده بود.
همزمان، تولید برق واقعی از انرژیهای تجدیدپذیر چین در سال ۲۰۲۴ به ۳/۴۶ تریلیون کیلوواتساعت رسید که ۱۹ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۳ بود و حدود ۳۵ درصد از کل برق تولید شده کشور را شامل شد.
تولید برق حاصل از باد و خورشید رویهم در سال ۲۰۲۴ به ۱/۸۳ تریلیون کیلوواتساعت رسید که نسبت به سال ۲۰۲۳ رشدی ۲۷ درصدی ثبت کرد. این رقم تقریباً برابر با مصرف برق «بخش خدمات» چین در سال ۲۰۲۴ است و از مصرف برق بخش خانگی (که ۱/۴۹ تریلیون کیلوواتساعت بوده) نیز بیشتر است.
چین در مسیر دستیابی به اهداف «دوگانه کربن» خود با شدت بالا در حال توسعه اقتصاد سبز است و انرژیهای تجدیدپذیر یکی از موتورهای این حرکت محسوب میشوند.
مبارزه با آلودگی هوا
چین همچنان مقدار زیادی زغالسنگ میسوزاند. این نمودار میزان انتشار دیاکسیدکربن چین در سال ۲۰۲۳ را بر حسب گیگاتن (میلیارد تن) نشان میدهد و منابع مختلف انتشار را تفکیک میکند:

زغالسنگ: بخش قرمز بزرگترین سهم را دارد و نشان میدهد که بیش از نیمی از کل انتشار CO₂ چین از سوخت زغالسنگ است.
نفت: بخش نارنجی روشن، سهم نفت را نشان میدهد که تقریباً یک پنجم تا یک چهارم انتشار را تشکیل میدهد.
گاز: بخش خاکستری روشن، سهم گاز طبیعی را نشان میدهد که کوچکتر از زغالسنگ و نفت است.
سیمان: بخش خاکستری تیره، سهم تولید سیمان را نشان میدهد که به دلیل واکنشهای شیمیایی در تولید سیمان، CO₂ آزاد میشود.
سایر منابع: بخش خاکستری متوسط، شامل منابع دیگر مانند فلزات، زباله و غیره است.
مجموع کل انتشار دیاکسیدکربن چین در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۰ تا ۱۱ گیگاتن است، که سهم غالب آن از زغالسنگ است. این نمودار نشان میدهد که هر چند چین در انرژیهای تجدیدپذیر پیشرفت کرده، هنوز وابستگی شدید به سوختهای فسیلی، بهویژه زغالسنگ دارد.
با این حال چین از زمان بحران شدید آلودگی هوای سال ۲۰۱۳ به سمت روشهایی رفته که انتشار گوگرد و ذرات سوزنده کمتر باشد. بخش عمدهای از ذرات بسیار ریز تشکیلدهنده آلودگی هوای شهرهای چین، سولفاتها هستند؛ ذراتی که منشاءشان به گوگرد موجود در زغالسنگ و سوختهای نفتی بازمیگردد.
وقتی چین تصمیم گرفت هوای آلودهاش را پاک کند، یکی از اهداف اصلی «مهار گوگرد» بود. استفاده از سوختهای گوگرددار کاهش یافت و دستگاههای شیمیایی برای حذف گوگرد از دودکش نیروگاهها نصب شد. نتیجه این اقدامات، همراه با دیگر سیاستها، بهبود چشمگیری در کیفیت هوا در شهرهای چین بود. ریههای شهروندان سالمتر شدند و عمرشان افزایش یافت.
اما این موفقیت محلی دارای پیامد جهانی «غیرمنتظره» بود: سولفاتها و ذرات معلق نه تنها آلاینده بودند، بلکه «سایهبان خورشیدی» هم به نوعی محسوب میشدند؛ یعنی ذرات و آئروسلها نور خورشید را منعکس میکردند یا بازمیتاباندند، و به صورت طبیعی باعث خنکتر شدن سطح زمین میشدند. با حذف آنها، این اثر خنککننده کاهش یافت و در نتیجه، با وجود کاهش آلودگی، گرمایش جهانی تشدید شد.
اگرچه این پیامد برای تغییر اقلیم نگرانکننده است، اما نکته اصلی این نیست که چین «اشتباه» کرده باشد. حذف آلودگی هوا از منظر سلامت عمومی یک موفقیت محسوب میشود. اما سختی کار این است که سیاستهای بهبود هوای محلی میتوانند اثراتی متفاوت در سطح جهانی داشته باشند. به عبارت دیگر، مقابله با آلودگی هوا و مقابله با گرمایش جهانی همیشه دقیقاً همراستا نیستند.
بخش عمدهای از افزایش سرعت گرمایش جهانی ممکن است به همین کاهش آئروسلهای خنککننده مربوط باشد. چین به عنوان یکی از بزرگترین انتشاردهندگان آلایندهها، حذف ذرات معلق و سولفات را به شدت دنبال کرده است و این امر بر تعادل انرژی زمین تأثیر گذاشته است.
سازگاری فعال با تغییر اقلیم
چین استراتژی ملی سازگاری با تغییر اقلیم تا سال ۲۰۳۵ را تدوین کرده و آن را در حوزههای کلیدی پیاده میکند. این استراتژی شامل بخشهای کشاورزی، منابع آب، شهرسازی، زیرساختها، انرژی و حفاظت از اکوسیستمها است و هدف آن افزایش انعطافپذیری سیستمهای اقتصادی و اجتماعی کشور در برابر تأثیرات تغییر اقلیم است. این اقدامات همچنین موجب کاهش آسیبهای ناشی از بلایای طبیعی و حفاظت از امنیت غذایی و منابع آب میشود.
در این راستا نیز زیرساختهای گستردهای برای پایش و مدیریت ریسک ایجاد کرده است. این شامل شبکهای از ایستگاههای مشاهده جوی، ماهوارههای «فنیونگ» و ایستگاههای پایش گازهای گلخانهای است. دادههای جمعآوری شده برای پیشبینی بلایای طبیعی، تحلیل تغییرات اقلیمی و هدایت تصمیمگیریهای ملی و استانی به کار گرفته میشوند.
همچنین اقدامات گستردهای برای تقویت اکوسیستمها در برابر تغییر اقلیم انجام داده است. این اقدامات شامل حفاظت از جنگلها، تالابها و مراتع، احیای اکوسیستمهای آسیبدیده و مدیریت پایدار منابع طبیعی است. افزایش ظرفیت اکوسیستمها موجب کاهش اثرات منفی سیلابها، خشکسالیها و گرمایشهای شدید میشود.
چین همزمان روی تقویت انعطافپذیری بخشهای اقتصادی و اجتماعی تمرکز کرده است. برنامههای استانی شامل آموزش، آگاهیبخشی و تدوین اقدامات عملی برای کاهش آسیبهای بلایای اقلیمی است. این اقدامات به محافظت از زیرساختها، صنایع و جوامع محلی در برابر تغییرات اقلیمی کمک میکند.
این کشور نمونههای موفق منطقهای برای سازگاری با تغییر اقلیم ایجاد کرده است. این مدلها شامل بهترین شیوهها، پروژههای پایلوت و اقدامات محلی است که میتواند در سراسر کشور گسترش یابد و به استانداردسازی برنامههای سازگاری کمک کند.
انتهای پیام/
Authors: صاحبخبران - جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان - علمی-فناوری


