پرینت

موسیقی، پلک زدن و توجه دیجیتال

on .

موسیقی، پلک زدن و توجه دیجیتال
به گزارش خبرگزاری - [1]

یک مطالعه جدید منتشرشده در نشریه (Scientific Reports[2]) شواهدی ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد پلک زدن به‌عنوان یک نشانگر ظریف، اما معنادار توجه عمل می‌کند و می‌تواند با ویژگی‌های پویا موسیقی هماهنگ شود. به نظر می‌رسد این هماهنگی بر عملکرد توجه تأثیر می‌گذارد. یافته‌ها نشان می‌دهند که موسیقی نه تنها توجه را در حین گوش دادن تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه ممکن است بر نحوه آماده شدن و پاسخ دادن افراد به وظایف شناختی دشوار پس از پایان موسیقی نیز اثر بگذارد.

این مطالعه توسط «شیا فیسل برانیک»، دانشیار برنامه گفتاردرمانی در دانشگاه میدوسترن و پژوهشگر اصلی آزمایشگاه (Translational Adapted Group (TAG)[3])، و «آریانا ن. لاکروا»، دانشیار دپارتمان علوم گفتار، زبان و شنوایی در دانشگاه پردو و مدیر آزمایشگاه (Aphasia Brain Injury) Communication and Cognition (ABC[4]) ) انجام شد. علاقه‌های پژوهشی مشترک آنها حول توانبخشی شناختی و نقش توجه در بازیابی زبان، به ویژه در جمعیت‌هایی که دچار سکته مغزی شده‌اند، متمرکز است.

محققان به (PsyPost)گفتند: «این مطالعه از علاقه ما به حمایت از افراد مبتلا به آفازی یک اختلال زبانی که پس از سکته مغزی می‌تواند بر توجه نیز اثر بگذارد نشأت گرفته است. با این حال، برخی عملکرد‌های توجهی حتی بدون سکته یا آسیب عصبی با افزایش سن کاهش می‌یابند.»

آنها افزودند: «به طور کلی، علاقه زیادی به این موضوع وجود دارد که چگونه می‌توان توجه را در جمعیت‌های رو به رشد بزرگسالان تقویت یا «تنظیم» کرد، بسیاری از آنها در معرض خطر سکته و آفازی هستند. به عنوان اولین گام یا اثبات مفهوم، این مطالعه را طراحی کردیم تا موسیقی را به‌عنوان یک راه بالقوه برای تقویت/تنظیم توجه در بزرگسالان بدون مشکل عصبی بررسی کنیم، با امید به گسترش یافته‌هایمان به بازماندگان سکته با آفازی.»

این مطالعه شامل ۵۷ شرکت‌کننده در سنین ۵۰ تا ۸۴ سال بود. شرکت‌کنندگان به‌طور تصادفی به یکی از 3 شرایط شنیداری اختصاص یافتند: موسیقی با دینامیک بالا، موسیقی با دینامیک پایین، یا سکوت. قطعه موسیقی با دینامیک بالا یک سونات ویولن سریع و پرانرژی از مندلسون بود، در حالی که قطعه با دینامیک پایین یک کوارتت زهی آهسته و عاطفی از شستاکوویچ بود. هر دو قطعه بر اساس ویژگی‌های آکوستیک خود، شامل سرعت، تغییرات حجم و نوآوری طیفی (که به میزان تغییر محتوای فرکانسی موسیقی در طول زمان اشاره دارد) انتخاب شدند.

قبل و بعد از دوره ۱۰ دقیقه‌ای گوش دادن، شرکت‌کنندگان آزمون (Attention Network Test) را انجام دادند؛ یک وظیفه طراحی‌شده برای اندازه‌گیری سه مؤلفه توجه: هشداردهی (آمادگی)، جهت‌دهی (تغییر تمرکز) و کنترل اجرایی (مدیریت اطلاعات متضاد). در تمام مراحل آزمایش، محققان از ردیابی دقیق چشم برای ثبت رفتار پلک زدن استفاده کردند، که در تحقیقات قبلی نشان داده شده است که منعکس‌کننده تغییرات توجه است.

برای تحلیل داده‌ها، محققان از تکنیک‌های پیشرفته مدل‌سازی آماری برای مقایسه احتمال پلک زدن در شرایط شنیداری مختلف و در بازه‌های زمانی مشخص استفاده کردند. آنها همچنین بررسی کردند که آیا پلک زدن با تغییرات ساختار آکوستیک موسیقی، به‌ویژه نوآوری طیفی، هماهنگ می‌شود یا خیر تا ارزیابی کنند که آیا توجه با ریتم و پیچیدگی موسیقی هم‌زمان می‌شود یا خیر.

در طول مرحله گوش دادن به موسیقی، محققان دریافتند که شرکت‌کنندگان الگو‌های غیرخطی از پلک زدن نشان دادند که با ویژگی‌های آکوستیک در حال تغییر موسیقی هماهنگ بود. افرادی که به موسیقی با دینامیک بالا گوش می‌دادند، تمایل داشتند در پاسخ به الگو‌های صوتی سریع‌تر پلک بزنند، که نشان‌دهنده هم‌بستگی اولیه بین توجه و موسیقی بود. این گروه افزایش‌های کوچکی در احتمال پلک زدن حدود ۴۰۰ میلی‌ثانیه پس از افزایش نوآوری طیفی نشان دادند.

در مقابل، گروه موسیقی با دینامیک پایین، در همان لحظات، پلک زدن تأخیر یافته و کمتری نشان دادند و سرکوب پلک زدن حدود ۱.۳۵ ثانیه پس از تغییرات موسیقی رخ داد. این الگو‌ها به حالت‌های متفاوت درگیری توجه اشاره دارند، به طوری که موسیقی با دینامیک بالا تغییرات توجهی فوری بیشتری ایجاد می‌کند و موسیقی با دینامیک پایین ممکن است تمرکز پایدارتر را حمایت کند.

پس از مرحله گوش دادن، گروه‌ها الگو‌های متفاوتی از پلک زدن در طول آزمون توجه نشان دادند. هنگام اندازه‌گیری مؤلفه هشداردهی چگونگی واکنش شرکت‌کنندگان به نشانه‌های پیش‌اطلاع کسانی که به موسیقی با دینامیک پایین گوش داده بودند، پس از آزمایش‌های با «دو نشانه» کمتر پلک زدند؛ این آزمایش‌ها معمولاً شروع یک وظیفه پیش‌رو را نشان می‌دهند. این سرکوب پلک زدن نشان‌دهنده آمادگی بیشتر برای عمل است. در مقابل، شرکت‌کنندگانی که به موسیقی با دینامیک بالا گوش داده بودند، در این لحظات بیشتر پلک زدند، که ممکن است بازتابی از گرایش به زمان‌بندی هدایت‌شده داخلی به جای نظارت بر نشانه‌های خارجی باشد.

محققان همچنین تفاوت‌های گروهی در کنترل اجرایی را مشاهده کردند که با پاسخ شرکت‌کنندگان به اطلاعات متضاد اندازه‌گیری شد. گروه موسیقی با دینامیک پایین در این آزمایش‌های پرچالش، زودتر و بیشتر پلک زدند که نشان‌دهنده بازنشانی کارآمدتر توجه است. پلک زدن زودتر با عملکرد بهتر در وظیفه همراه بود، اگرچه لزوماً با زمان پاسخ سریع‌تر مرتبط نبود.

فیسل و لاکروا توضیح دادند: «در مطالعه پیشین رفتاری این تحقیق (Dovorany و همکاران، ۲۰۲۳)، ما متعجب شدیم که شرکت‌کنندگان در آزمایش‌های ناسازگار پس از گوش دادن به موسیقی غمگین (با دینامیک پایین) سریع‌تر عمل کردند، اما پس از موسیقی شاد (با دینامیک بالا) چنین نبود. بنابراین، در مطالعه حاضر که پلک زدن چشم را در رابطه با عملکرد رفتاری تحلیل کردیم، به دنبال الگو‌های منحصر‌به‌فرد پلک زدن در گروه با دینامیک پایین بودیم، اما دقیقاً نمی‌دانستیم چه شکلی خواهد داشت.»

آنها افزودند: «جالب است که شرکت‌کنندگانی که به شستاکوویچ گوش داده بودند (یعنی قطعه با دینامیک پایین)، زودتر و پیش از اجرای پاسخ‌های حرکتی خود پلک زدند که نسبت به سایر گروه‌ها، دقت بیشتری داشت و کمی سریع‌تر عمل کردند.»

محققان ادامه دادند: «مطالعات همگرای اخیر نشان می‌دهند که جلوگیری از پلک زدن (یعنی پلک نزدن) یک مرحله پردازش اطلاعات است که با شروع یک پلک پایان می‌یابد و زمان‌بندی آن به‌گونه‌ای است که اطلاعات مهم از دست نرود. اخیراً کالارا (۲۰۲۳) و همکاران پیشنهاد کردند که علاوه بر نشان دادن پایان یک پنجره پردازش توجه، آغاز یک پلک ممکن است برای مقایسه اطلاعات پس از پلک با اطلاعات قبل از آن نیز باشد؛ که ممکن است بازتابی از یادگیری اختلاف زمانی باشد.»

آنها اضافه کردند: «در حالی که نوع آزمایش‌ها و نشانه‌ها غیرقابل پیش‌بینی بود، زمان‌بندی شروع آزمایش/نشانه در آزمون شبکه توجه قابل پیش‌بینی نگه داشته شد. این اجازه داد تا برخی اثرات جهانی رابطه محرک-پلک را ثبت کنیم، مانند واکنش به نشانه‌های هشداردهنده (مثلاً دو نشانه در مقابل آزمایش بدون نشانه). به عنوان مثال، مشاهده کردیم که همه شرکت‌کنندگان وقتی انتظار نشانه داشتند، اما آن را ندیدند (همانند شرایط بدون نشانه)، تمایل به پلک زدن داشتند. این نتیجه نشان می‌دهد که همه شرکت‌کنندگان به نقض پیش‌بینی خود توجه کردند که ظاهراً نیازمند بازنشانی کوتاه سیستم توجه بود (یعنی پلک زدن)، که با برخی ایده‌های کالارا همسو است.»

به طور کلی، کسانی که به شستاکوویچ گوش داده بودند، هماهنگی تدریجی، اما پایدارتری با دینامیک قطعه نشان دادند و پس از گوش دادن، در آزمایش‌های ناسازگار که بیشترین نیاز به توجه را داشتند عملکرد بهتری داشتند. عملکرد آنها با الگویی از پلک زدن زودتر همراه بود که تمایل داشت با پاسخ‌های حرکتی آنها هماهنگ باشد، اما پیش از آن رخ دهد.

مانند هر مطالعه‌ای، محدودیت‌هایی نیز وجود دارد. تنها دو قطعه موسیقی استفاده شد که دامنه نتایج قابل استنتاج درباره تأثیر انواع مختلف موسیقی بر توجه را محدود می‌کند. پژوهش‌های آینده می‌توانند بررسی کنند که آیا ژانرها، ریتم‌ها یا سطوح پیچیدگی آکوستیک دیگر، اثرات مشابهی ایجاد می‌کنند یا خیر. همچنین مدت زمان باقی ماندن این اثرات پس از گوش دادن مشخص نیست. مطالعات طولی می‌توانند مشخص کنند که آیا قرار گرفتن مکرر در معرض نوع خاصی از موسیقی می‌تواند مزایای شناختی پایدارتری ارائه دهد یا خیر.

با این حال، یافته‌ها شواهد اولیه امیدبخشی ارائه می‌دهند که برخی ویژگی‌های موسیقی—به‌ویژه آنهایی که در آثار آهسته‌تر و کمتر پیچیده یافت می‌شوند—می‌توانند توجه را به شیوه‌های معنادار هماهنگ کنند و به طور بالقوه آمادگی و عملکرد اجرایی را در بزرگسالان مسن افزایش دهند. محققان امیدوارند این یافته‌ها را در جمعیت‌های بالینی، مانند افرادی که در حال بازیابی از سکته مغزی هستند یا با آفازی زندگی می‌کنند، به کار ببرند، جایی که تنظیم توجه می‌تواند نقش کلیدی در توانبخشی ایفا کند.

فیسل و لاکروا گفتند: «ایده هماهنگی توجه با یک دسته خاص از ورودی‌های ریتمیک، مانند دینامیک قطعه شستاکوویچ، که کارایی توجه را در بزرگسالان مسن بدون مشکلات عصبی بهبود می‌بخشد، جذاب است و امیدواریم بیشتر بررسی شود. سوالات زیادی در مورد این مجموعه یافته‌ها داریم. آیا جمعیت مسن‌تر ما به‌طور خاص نسبت به موسیقی آهسته و غمگین شستاکوویچ حساس‌تر بودند و این هماهنگی با دینامیک قطعه را آسان‌تر می‌کرد؟ یا پاسخ مشابهی در جمعیت جوان‌تر نیز مشاهده می‌شد؟»

به گزارش (psypost[5]) آنها افزودند: «آیا پلک زدن زودتر در آزمایش‌های به اندازه کافی چالش‌برانگیز، که نشان‌دهنده یک پنجره پردازش کوتاه‌تر است، به اعتماد به پاسخ بیشتر و/یا نبود پردازش خودارجاعی، همانند یک حالت جریان، اشاره دارد؟ یا این گروه به سادگی از نظر محاسباتی در توجه انتخابی به هدف کارآمدتر بودند، یا برعکس، بهتر توانستند حواس‌پرتی‌ها را به عنوان نامربوط رمزگذاری کنند؟ امیدواریم در آینده بتوانیم برخی از این سوالات را بررسی کنیم.»

این مطالعه با عنوان «پلک زدن نشانگر توجه پویا در طول و پس از گوش دادن به موسیقی[6]» در تاریخ ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵ منتشر شد.

[7][8]

References

  1. ^به گزارش خبرگزاری - (sahebkhabar.ir)
  2. ^Scientific Reports (www.nature.com)
  3. ^Translational Adapted Group (TAG) (www.translationaladaptedgroup.com)
  4. ^Communication and Cognition (ABC (hhs.purdue.edu)
  5. ^psypost (www.psypost.org)
  6. ^پلک زدن نشانگر توجه پویا در طول و پس از گوش دادن به موسیقی (www.nature.com)
  7. ^ (sahebkhabar.ir)
  8. ^ (sahebkhabar.ir)

Authors: صاحب‌خبران - جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان - علمی-فناوری

آخرین اخبار چند رسانه ای

پیشنهادات امروزمون چیه؟

ads
ads2