بارورسازی ابرها؛ توهم باران در دل خشکسالی

هما میرزایی-جهان صنعت نیوز: بحران آب در ایران که در نتیجه تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای طولانیمدت در کنار عدم توجه به مدیریت مصرف و سیاستهای مدیریتی و قیمتگذاری ناکارآمد به وجود آمده، در حال تبدیل شدن به ابر بحرانی است که دیگر راهحلهای کوتاه مدت و بلندمدت چارهساز آن نیستند. گسترده شدن بحران آب، تنها یک بحران زیستمحیطی نیست بلکه تمامی ابعاد اقتصادی و اجتماعی کشور را تحت تاثیر قرار داده و تبعات سیاسی و امنیتی به دنبال خواهد داشت.
با قطعی هر از چند گاه و چندین ساعته آب در برخی مناطق، نگرانی مردم از آینده و دسترسی به آب سالم رنگ و بوی جدیتری به خود گرفته است. طی ۳ ماه تابستان و با شدت گرفتن گرما، تصاویر بسیاری از تانکرهای سیار منتشر شد که برای آبرسانی در مناطق مختلف حاضر شده بودند. در حال حاضر به محض ورود به بسیاری از آپارتمانها میتوان مخازن آب تعبیه شده توسط ساکنان را مشاهده کرد. آنطور که آمارهای رسمی میگویند در حال حاضر، ۳۰ استان از ۳۱ استان کشور دچار خشکسالی بوده و
حدود ۸۰ درصد مخازن آبی ایران خالی است. بخش کشاورزی همچنان متهم ردیف اول بحران آب است که به تنهایی و به دلیل سیاستگذاریهای غلط، عدم توجه به آبیاری مکانیزه و حفر هزاران حلقه چاه غیرمجاز سالانه ۹۰ درصد منابع آبی ایران را میبلعد.
کاهش چندین ساعته فشار آب در برخی مناطق،
اجرای پروژه انتقال آب از سد طالقان به تهران،
واردات آب از کشورهای همسایه مانند ترکمنستان و ازبکستان و در نهایت تعطیلی ادارات برای کاهش مصرف از راهکارهایی بوده که دولت و وزارت نیرو در ماههای گذشته برای کنترل بحران آب به کار گرفتهاند. بارورسازی ابرها نیز راهحل دیگری است که از سوی وزیر نیرو مطرح شده است؛ علیآبادی میگوید: چنانچه ابر بارانزا به سمت کشور بیاید، بارورسازی ابرها انجام میشود و برنامه گستردهای در این زمینه وجود دارد. بارورسازی ابرها در دنیا سابقه دارد، اما در کشور ایران چیز جدیدی است و امید است در آبان و آذر مردم آثار آن را ببینند.
اما کارشناسان میگویند این ماجرا به این سادگیها نیست؛ بارورسازی ابرها مختص مناطقی است که رطوبت بالایی دارند؛ این یعنی عملا در بخش بزرگی از فلات مرکزی ایران و مناطق بیابانی و خشک این امکان وجود ندارد. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات هوا میگوید: «هیچ جایی در دنیا نیست که توانسته باشد مشکل خشکسالی خود را توسط بارورسازی ابرها حل کند. راهکار رفع خشکسالی، باروری ابرها نیست. این کار بهعنوان یک راهکار عمومی مطرح نیست و برای یک جای محدود مانند یک سد قابلقبول است.»
بهروز دهزاد، کارشناس محیطزیست و استاد دانشگاه درباره کارایی راهکارهایی مانند بارورسازی ابرها و چگونگی غلبه بر بحران آب در ایران با جهان صنعت نیوز گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
نه، به هیچ وجه.
من واقعاً نمیدانم چه کسانی چنین تصمیمهایی میگیرند، اما بهطور قطع باید گفت این اقدامات نه عاقلانهاند و نه علمی. پایه علمی معتبری ندارند و متأسفانه منافع مادی و تبلیغاتی در پشت آنها نهفته است.
بارورسازی ابرها کاری بسیار پرهزینه و پیچیده است. برای انجام آن باید موادی مانند پودر اکسیژن نقره خریداری شود که بسیار گرانقیمت است. همین هزینههای سنگین باعث میشود عدهای از نظر اقتصادی انگیزه پیدا کنند تا اجرای این طرح را توجیه کنند، در حالی که هیچ نتیجه علمی و قابل اثباتی از آن بهدست نیامده است.
اگر این روش واقعاً مؤثر بود، کشورهای پیشرفتهای که از نظر فناوری و علم در سطح بالایی قرار دارند، امروز نباید با خشکسالی دست و پنجه نرم میکردند. این فناوری ابتدا در همان کشورها ابداع و آزمایش شد، اما آنها بهدلیل نبود توجیه اقتصادی و نتایج نامطمئن، از اجرای گسترده آن صرفنظر کردند. جهت باد، رطوبت، وضعیت ابرها و تغییرات ناگهانی اقلیمی بهقدری غیرقابل کنترل است که نتیجه نهایی این عملیات را نمیتوان پیشبینی کرد.
برای مثال، زمانی گفته میشد ابرهایی که در ایران بارورسازی شده بودند، در مسیر حرکت خود به سمت ترکمنستان یا قزاقستان بارش کردند. حتی اگر این روایت دقیق نباشد، نشان میدهد که نتایج این اقدام کاملاً غیرقابل کنترل و غیرقابل اعتماد است. من شخصاً هیچ مقاله علمی معتبری در نشریات بینالمللی ندیدهام که مؤثر بودن این روش را تأیید کرده باشد.
در حقیقت، این فناوری زمانی مورد بررسی قرار گرفت، اما پس از آزمایشهای متعدد مشخص شد که هزینههای آن بالا و خروجی آن نامشخص است، به همین دلیل کنار گذاشته شد. حالا نمیدانم چه کسانی در ایران چنین تصمیماتی میگیرند و این پروژهها را مطرح میکنند. این ماجرا مرا یاد طرحهای بزرگی مثل «اتصال دریای خزر به خلیج فارس» میاندازد؛ پروژههایی پر سر و صدا، با عنوانهای بزرگ و شعارهای جذاب، اما در عمل تقریباً صفر و بدون بازدهی واقعی. نتیجهی آنها فقط تحمیل هزینههای بیفایده به بودجه کشور است.
ببینید، من وزارت نیرو را بهخوبی میشناسم. بیش از ۳۵ سال با این وزارتخانه همکاری داشتهام و میدانم که کارشناسان بسیار برجسته و باتجربهای در آن فعالیت میکنند. بعید میدانم چنین طرحی از سوی بدنه کارشناسی وزارت نیرو پیشنهاد شده باشد. مطمئنم بسیاری از متخصصان این وزارتخانه با چنین پروژهای مخالفاند، زیرا بهخوبی از بیاثر بودن و هزینههای بالای آن آگاهاند.
به نظر من، این طرح نه یک تصمیم کارشناسی، بلکه پیشنهادی غیررسمی و بیرون از ساختار وزارت نیرو است؛ احتمالاً از سوی افرادی که بیشتر دنبال مطرح شدن خودشان هستند تا حل واقعی مسئله بحران آب. متأسفانه چنین تصمیماتی بدون در نظر گرفتن پیامدهای اقتصادی و اجتماعی اتخاذ میشوند و بودجه کشور را تحت فشار قرار میدهند.
صادقانه بگویم، من از تکرار راهکارهای درست و علمی برای مسئولان خسته شدهام. بارها گفتهام و باز هم میگویم: بحران محیط زیستی با بحران صنعتی یا فناورانه فرق دارد. در صنعت، وقتی اختلالی رخ دهد، میتوان با اصلاح یا جایگزینی بخشی از سیستم، مشکل را برطرف کرد. اما در محیط زیست چنین چیزی ممکن نیست.
بحران آب امروز، نتیجهی دههها بیفکری، سوءاستفاده و برداشتهای غیرمجاز از منابع طبیعی است. طبیعت اکنون آمده تا وامی را که سالها پیش از آن گرفتهایم، پس بگیرد. در حقیقت، طبیعت در حال پسگیری حق خود است.
من همیشه گفتهام که در مسائل زیستمحیطی، مدتزمان لازم برای ترمیم خسارت، تقریباً معادل مدتزمانی است که آسیب وارد شده است.
برای مثال، اگر ۷۰ تا ۸۰ سال است که از منابع آبی کشور بهصورت نادرست بهرهبرداری کردهایم، نمیتوان انتظار داشت در یکی دو سال مشکل حل شود. ممکن است دستکم به ۳۰ تا ۴۰ سال زمان نیاز باشد تا دوباره به وضعیت تعادل نزدیک شویم. محیط زیست یک فرایند چندبعدی است، نه تکبعدی.
از هوا و خاک گرفته تا آب، گیاهان و جانوران، همه در یک همزیستی شکننده و دقیق با یکدیگر زندگی میکنند. زمانی که یکی از این اجزا از مرز طبیعی خود فراتر رود، کل نظام دچار اختلال میشود. بازگرداندن این سیستم به وضعیت سلامت زمانبر و دشوار است.
بنابراین، برای احیای تعادل محیط زیستی و منابع آب، باید تیمی متشکل از متخصصان رشتههای مختلف شامل زمینشناسی، اقلیمشناسی، هواشناسی، آبشناسی، علوم محیطی، اقتصاد و حتی علوم سیاسی تشکیل شود. این افراد باید با نگاه بینبخشی، نه از سر وظیفه، بلکه با باور به مسئولیت انسانی و ملی خود، برای نجات محیط زیست کار کنند.
به همین دلیل، نباید انتظار داشت بحران آب در کوتاهمدت برطرف شود. هرکس وعدهی حل سریع این مسئله را بدهد، یا آگاه نیست یا صادقانه سخن نمیگوید. احیای محیط زیست ایران، مسیری طولانی، چندبعدی و دشوار است که نیاز به عزم ملی و رویکرد علمی دارد.
∎[2][3]Authors: صاحبخبران - جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان - علمی-فناوری