آیا یوتیوب فارسی به آخر خط رسیده است؟

| نام یوتیوبر / کانال | تعداد دقیق سابسکرایب | نوع محتوا |
|---|---|---|
| اشکان صادقی (Ashkan Sadeghi) | ۴.۱۵ میلیون | آشپزی |
| فرش دانیال (Fresh Danial) | ۱.۹۶ میلیون | سرگرمی |
| رضا قهرمانلو (Raza) | ۱.۸۹ میلیون | سرگرمی |
| پوریا پوتک (Putak) | ۱.۱۴ میلیون | سرگرمی |
| فرشاد سایلنت (Farshad Silent) | ۸۴۷ هزار | سرگرمی |
| میا پلیز (Mia Plays) | ۷۸۴ هزار | سرگرمی |
| کومان (Kouman) | ۷۷۵ هزار | سرگرمی |
| آریا کئوکسر (Aria Keoxer) | ۷۵۶ هزار | گیمینگ و استریم |
| مدگل (MadGal) | ۶۷۶ هزار | سرگرمی و موسیقی |
| سوگنگ (SoGang) | ۶۷۲ هزار | سرگرمی |
هدف واقعی گوگل چیست؟
آرین اقبال کارشناس امنیت شبکه توضیح میدهد که هدف گوگل بالا بردن بازدهی سیستم تبلیغاتیاش (Google Ads) است. گوگل از تبلیغدهنده پول میگیرد و باید گزارش دهد که چند درصد از نمایشها به خرید منجر شده است. طبیعتاً کاربرانی که در کشورهای تحت تحریم (مثل ایران، کوبا و کره شمالی) هستند، قدرت خرید بینالمللی ندارند و نمایش تبلیغ به آنها منجر به خرید نمیشود. این موضوع بازدهی کل سیستم گوگل را پایین میآورد. در نتیجه، گوگل تصمیم گرفت به هر کاربری که هویت ایرانیاش احراز شده، اصلاً تبلیغ نشان ندهد تا نرخ تبدیل (Conversion Rate) خود را برای تبلیغدهندگان بالا ببرد.
اکنون گزارشها حاکی از آن است که گوگل با بهروزرسانی زیرساختهای شناسایی موقعیت مکانی، عملاً کارایی VPNها را در شناسایی موقعیت مکانی خنثی کرده است. این الگوریتم جدید به معنای شناسایی دقیق ترافیک ایران و احتمالا به تبع آن، سقوط آزاد ۹۰ درصدی درآمد یوتیوبرهای فارسیزبان است. حالا دیگر در عمل بازدید کاربر از داخل ایران هیچ ارزشی نه برای یوتیوب و نه برای کانال یوتیوبرها دارد.
این کارشناس امنیت شبکه میگوید:« در ابتدا، فیلترینگ داخلی به طور عجیبی به نفع یوتیوبرهای ایرانی تمام شد. کاربران به دلیل فیلترینگ مجبور به استفاده از VPN بودند و با تغییر آیپی، گوگل آنها را به عنوان کاربرانی از آلمان، هلند یا آمریکا شناسایی میکرد. چون هزینه تبلیغات در این کشورها بسیار گران است، درآمد دلاری یوتیوبرهای فارسیزبان به شدت رشد کرد. اما اکنون وضعیت تغییر کرده است؛ گوگل با استفاده از هوش مصنوعی و دیتای عظیمی که دارد (زبان کیبورد، لوکیشن گوشی، شبکههای موبایلی ایران و...) هویت واقعی یوزر را تشخیص میدهد و میفهمد که فرد در واقع در ایران است. نتیجه این شده که درآمد یوتیوبرهای داخل ایران به شدت افت کرده است، چون بازدیدهای آنها دیگر «تجاری» محسوب نمیشود.»
فناتحریم و داستانی که ادامه دارد
به گفته اقبال، این موضوع به هیچ وجه جدید نیست؛ او میگوید:« ریشهی این چالشها به سال ۱۴۰۰ بازمیگردد که ما آن زمان اصطلاح «فناتحریم» را برای آن به کار بردیم. در آن مقطع، شرکت گوگل تصمیماتی گرفت که ضربه سنگینی به راههای دور زدن تحریمها و فیلترینگ وارد کرد. ما به عنوان کشوری که همزمان تحت تأثیر فیلترینگ داخلی و تحریمهای خارجی هستیم، مجبور بودیم از تکنیکهای پیچیدهای برای دسترسی به سرویسهای بینالمللی استفاده کنیم، اما گوگل با اقداماتی، این مسیرها را مسدود کرد.»
او توضیح میدهد که این «فناتحریم» در دو سطح رخ داد: سطح اول، تحریمهای ناشی از مصوبات «اوفک» (OFAC) بود که زیرساختهایی مثل گوگلکلاد (GCP)، فایربیس، اندروید استودیو و به طور کلی اکوسیستم اندروید را تحت تأثیر قرار داد. سطح دوم نیز مستقیماً بر پلتفرم یوتیوب و سیستم تبلیغاتی آن متمرکز شد.
اکنون این پرسش پیش میآید که محدودیت زیرساختهای ابری گوگل برای ایران، چه تفاوتی با تحریمهای معمول داشت؟
او در پاسخ به این پرسش که گوگل چگونه کاربران ایرانی که از ابزارهای تغییر آیپی (VPN) استفاده میکنند را شناسایی میکند توضیح میدهد:« کاربری که به صورت عادی وارد یوتیوب میشود، مبدأ، کشور (Country) و آیپی او کاملاً مشخص است. اما برای کاربر ایرانی که از ویپیان استفاده میکرد، این ماجرا برای گوگل مقداری پیچیدهتر بود؛ به همین خاطر گوگل شروع به شناسایی ویپیانها کرد.
شناسایی ویپیانها به صورت کلی ممکن است، زیرا آیپیهایی که ما داریم مشخص است که متعلق به «دیتاسنتر» است یا آیپی کاربر عادی. در نتیجه، بسیاری از پلتفرمها (مانند اتفاقی که اخیراً در توئیتر هم افتاد) میتوانند تشخیص دهند که فلان کاربر از آیپی دیتاسنتر آمده و پس حتماً ویپیان زده است. برخی ویپیانها که کاملاً شناختهشده هستند و تمام دنیا آنها را میشناسند. برخی دیگر نیز ویپیانهای شخصی یا شرکتی هستند و به اندازه دیگران شناخته شده نیستند، اما چون کاربر دارد از آیپی دیتاسنتر استفاده میکند، مالک آن پلتفرم میتواند موضوع را تشخیص دهد. در کل میتوان با تقریب خوبی حدس زد که کاربر پشت ویپیان است چون آیپی دیتاسنتر برای پلتفرم ثبت میشود.»
به گفته این کارشناس، اکثر پلتفرمها از همین روش استفاده میکنند، اما دسترسی گوگل خیلی بالاتر است و فقط به این تکنیک بسنده نمیکند. گوگل از تکنیکهای دیگری مانند «منطقه زمانی» (Time Zone)، لوکیشن (که گوگل به آن دسترسی دارد) و «تلفنی سرویس» (Telephony Service) که روی گوشیهای اندروید وجود دارد استفاده میکند. مالکیت گوگل بر سیستمعامل اندروید باعث میشود حجم بسیار زیادی از اطلاعات دیگر، فراتر از آیپی و منطقه زمانی، در اختیار داشته باشد؛ بنابراین گوگل اطلاعات بسیار زیادی برای شناسایی ویپیانها دارد.
با این حال، برخی از کاربران گزارش میدهند که هنوز در یوتیوب تبلیغات میبینند؛ اقبال در این باره توضیح میدهد:«علت اینکه برخی کاربران هنوز تبلیغ میبینند، به خطای همین سیستم بازمیگردد. به زبان ساده، اگر من همین حالا یک آیپی جدید، یک سرور جدید یا یک VPS دیگر تهیه کنم و ویپیان خود را به آن منتقل کنم، گوگل دیگر آن را شناسایی نمیکند. این وضعیت تا زمانی ادامه مییابد که آن آیپی دوباره توسط گوگل شناسایی و در لیست سیاه (Blacklist) قرار بگیرد. این مدت زمان بستگی مستقیمی به «میزان استفاده» و «تعداد کاربران» دارد. برای مثال، ویپیان شخصی که تنها چند نفر از آن استفاده میکنند، چون تعداد کاربرانش کم است، دیرتر شناسایی میشود و ممکن است حتی تا یک سال هم طول بکشد. اما ویپیانهایی که چندین هزار یا چندین صد هزار نفر از آنها استفاده میکنند، بسیار سریع شناسایی میشوند و ممکن است حتی طی یک یا دو هفته در لیست سیاه قرار بگیرند.»
او علت دیگر را نشتی برخی ویپیانها عنوان میکند و میگوید:« علاوه بر تعداد کاربر، برخی از ویپیانها دارای «نشتی» (Leak) هستند؛ مثلاً DNS آنها نشتی دارد. در چنین حالتی، ما سرویس گوگل را از طریق CDNهایی دریافت میکنیم که گوگل مخصوص همین منطقه (ایران) ارائه کرده است و از این طریق، گوگل بسیار راحتتر هویت کاربر را شناسایی میکند. بنابراین، برخی ویپیانها به دلیل نشتی فنی و برخی دیگر صرفاً به دلیل حجم بالای کاربرانی که گوگل به سادگی ایرانی بودن آنها را تشخیص میدهد، مسدود و بایکوت میشوند.»
اقبال، کارشناس امنیت شبکه در پاسخ به این پرسش که با این اقدام گوگل چه تهدیدی در انتظار یوتیوب فارسی است، میگوید:« این اتفاق تازه افتاده است و تأثیرات آن احتمالاً در میانمدت (سه تا شش ماه آینده) خود را نشان خواهد داد. زمانی که تولیدکنندگان محتوا متوجه شوند درآمدشان به شدت افت کرده و دیگر توجیه اقتصادی ندارد، کیفیت محتوا کاهش مییابد. بسیاری از یوتیوبرها با این درآمد، تجهیزات میخریدند و تیم تشکیل میدادند؛ وقتی این درآمد قطع شود، تیمها از هم میپاشند و کیفیت ویدیوها افت میکند. در نهایت، این موضوع منجر به «مرگ تدریجی یوتیوب فارسی» یا دستکم افت شدید آن میشود، مگر اینکه راهکار جدیدی برای دور زدن این سیستم هوشمند پیدا شود.»
یوتیوب فارسی در آستانه یک دگردیسی اجباری است؟
البته لازم به ذکر است که همه این کانالها در یک دسته قرار نمیگیرند. گزارشها نشان میدهد یوتیوبرهایی که محتوای بصری و بدون کلام تولید میکنند، به دلیل داشتن مخاطبانی از سراسر جهان، کمترین آسیب را از این تغییرات خواهند دید. در واقع، نخستین راهبرد محتواسازان در مواجهه با انسداد درآمدهای AdSense، تغییر رویکرد از «تولید محتوای مورد پسند کاربر ایرانی» به سمت «تولید محتوای بینالمللی» است.
بنابراین، الگوبرداری از موفقیت کانالهایی از این دست نشان میدهد که حذف کلام و تکیه بر استانداردهای بصری و ASMR، مرزهای جغرافیایی را از میان برداشته و درآمدزایی ارزی را تضمین میکند. در این مدل، یوتیوبر با جذب مخاطب از بازارهای با ارزش تبلیغاتی بالا، حتی با تعداد بازدید کمتر، به درآمدهای چند برابری دست مییابد؛ هرچند این مهاجرت، هویت ایرانی را در محتوا کمرنگ میکند.
برای دیگر یوتیوبرهایی که محتوای آنها با زبان فارسی است و اکثر مخاطبانشان از داخل ایران هستند، یوتیوب از یک منبع درآمد تبلیغاتی مستقیم به یک رسانه برای «جذب اسپانسر» و «درآمد مستقیم» تغییر ماهیت خواهد داد. در این شرایط، احتمال میرود یوتیوبرها به سمت قراردادهای اسپانسرشیپ، همکاری در فروش (Affiliate Marketing) و فروش محصولات اختصاصی (Merch) حرکت کنند که از نظر قوانین یوتیوب ایرادی ندارد. در این پارادایم جدید، یوتیوبر با معرفی محصولات شرکتهای در دسترس کاربران داخلی یا فروش پکیجهای مختلف، مستقیماً از قدرت خرید مخاطب خود بهره میبرد.
آرین اقبال نیز اینطور توضیح میدهد:« کانالهایی که با کاهش درآمد روبرو شدهاند، باید به سراغ روشهای دیگر درآمدزایی بروند. «جذب اسپانسر» و «دونیشن» (حمایت مالی داوطلبانه) از جمله ارزشمندترین و آبرومندترین روشهای کسب درآمد هستند که مبالغ قابل توجهی را نیز نصیب تولیدکننده میکنند. تولیدکنندگان محتوا باید با استفاده از تکنیکهای جدید، مسیر خود را پیش ببرند.»
با این حال، این مسیر نیز با چالشهای جدی روبهروست. مشکل اصلی اینجاست که برندهای داخلی ممکن است به دلیل فیلترینگ یا کاهش قدرت خرید، بودجههای کمتری را به این فضا اختصاص دهند. اگر به سناریوی رفع فیلتر نیز فکر کنیم که بسیار بعید به نظر میرسد، به علت تحریمهای ایالات متحده علیه ایران، این احتمال وجود دارد که درخواستهای تبلیغاتی از داخل ایران حتی در صورت عدم فیلترینگ، مورد تایید سیستمهای مالی گوگل قرار نگیرد.
آرین اقبال در خصوص ارتباط اقدام اخیر گوگل با تحریمها، توضیح میدهد:« این اتفاق مستقیماً به خاطر تحریم نیست. این یک تصمیم تجاری (Business Decision) است که گوگل برای بالا بردن بازدهی سرویس خود و ارائه خدمات بهتر به تبلیغدهندگان اتخاذ کرده است. از دیدگاه تجاریِ گوگل، وقتی نمایش تبلیغ برای این دسته از کاربران منجر به سود مالی نمیشود، دلیلی برای ارائه این خدمات وجود ندارد. همچنین از منظر گوگل، تولیدکنندگان محتوای فارسی نیز به دلیل قرار گرفتن در زمره تحریمها، نباید دریافتی مالی داشته باشند.»
با این حال اقبال در پاسخ به این پرسش که آیا امکان تغییر این وضعیت و عقبنشینی گوگل از این تصمیم وجود دارد میگوید:«این وضعیت به خودیِ خود به حالت نرمال بازنمیگردد؛ در واقع، وضعیت فعلی حالتِ نرمال و اصلی مدنظر گوگل است. گوگل تنها هر از چند گاهی الگوریتمهای خود را بهبود میدهد تا شناسایی هویت کاربران دقیقتر انجام شود. من معتقدم تا زمانی که مشکل کشور با جهان حل نشود، این چالشی است که ما همواره با آن روبرو خواهیم بود. این وضعیت به حالت عادی برنمیگردد، مگر اینکه گروهی از اکتیویستها، فعالان حقوق بشر و چهرههای سیاسی قضیه را به صورت جدی پیگیری کنند و بتوانند تغییری در این روند ایجاد کرده و به نتیجهای برسانند. بدون چنین فشارهای خارجی و رایزنیهای سطح بالا، نباید انتظار تغییری در سیاستهای فعلی گوگل داشت.»
آنچه امروز در یوتیوب فارسی شاهد هستیم، نه یک فروپاشی، بلکه یک «دگردیسی اجباری» است. شاید به زودی عصر تکیه بر درآمدهای غیرفعال AdSense از طریق بازدیدهای داخلی به پایان رسیده و صنعت محتوا در ایران وارد فاز جدیدی از پختگی شود. در چنین شرایطی تولیدکنندگان محتوا باید میان دو مسیر انتخاب کنند: یا با حذف زبان و کلام، به شهروندانی جهانی در دنیای «Silent Content» تبدیل شوند، یا با ارتباط با مخاطب ایرانی، مدلهای اقتصادی نوین مبتنی بر اعتماد و فروش مستقیم را جایگزین دلارهای یوتیوب کنند.
ظاهرا موفقیت در این فضای جدید تنها در گروی «تعداد بازدید» نیست، بلکه در گروی «استراتژی» است. یوتیوب فارسی ثابت کرده است که در سختترین شرایط، خلاقیت است که راهی برای بقا پیدا میکند؛ حتی اگر این راه از میان پیچیدهترین الگوریتمها بگذرد.
Authors: صاحبخبران - جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان - علمی-فناوری


